تاريخ : سه شنبه 29 اسفند 1402 | 1:06 | نویسنده : ابرو کمون

گوگوش

پویا ...

امروز یه استوری دیدم ازت خیلی دوسش دارم 😭

تو هایلایت یکی از بچه ها بود.

دلتنگی واسه خودت کمه، دلم برا دلمه هاتم تنگ شده 😭 می‌خوام 😔

کمرمو چرا ماساژ ندادی راستی... یادمون رفت اصن ... خستگی ازش بیرون نمیره

امروز که پا شدم گوشیمو نگاه کردم اسم تو رو دیدم ذوق کردم. باز خوابیدم.

نمیدونم قبلش خوابتو دیدم یا بعدش

خواب دیدم داشتی می‌رفتی سفر ، یه ساک بزرگ دستت بود .منم از دور ازت عکس می‌گرفتم

که بعدا نگات کنم هی...

بقیه شم بی خیال

.

تو میگی بار آخر بود ... ولی من ...

هنوزم نفس دارم، هنوزم خون تو رگامه...

.

پ.ن۱: بر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمد ❤️

پ.ن۲: امروز آخرین روز ساله. سالی که توش دیدمت ، شنیدمت، فهمیدمت ، بوسیدمت

قشنگ بود امسال 💜

گوگوش

پویا ...

امروز یه استوری دیدم ازت خیلی دوسش دارم 😭

تو هایلایت یکی از بچه ها بود.

دلتنگی واسه خودت کمه، دلم برا دلمه هاتم تنگ شده 😭 می‌خوام 😔

کمرمو چرا ماساژ ندادی راستی... یادمون رفت اصن ... خستگی ازش بیرون نمیره

امروز که پا شدم گوشیمو نگاه کردم اسم تو رو دیدم ذوق کردم. باز خوابیدم.

نمیدونم قبلش خوابتو دیدم یا بعدش

خواب دیدم داشتی می‌رفتی سفر ، یه ساک بزرگ دستت بود .منم از دور ازت عکس می‌گرفتم

که بعدا نگات کنم هی...

بقیه شم بی خیال

.

تو میگی بار آخر بود ... ولی من ...

هنوزم نفس دارم، هنوزم خون تو رگامه...

.

پ.ن۱: بر آتش تو نشستیم و دود شوق برآمد ❤️

پ.ن۲: امروز آخرین روز ساله. سالی که توش دیدمت ، شنیدمت، فهمیدمت ، بوسیدمت

قشنگ بود امسال 💜